آرتیناآرتینا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

کودک جون-عکس

کودکانم

آرتینای نازم وآرشیدای آرام جانم این روزها سر مامانی شلوغ تر از اونه که بتونه تند تند وبلاگتونو آپدیت کنه. آرتینا جونم کلاس زبان انگلیسی میره و کلمات جدید انگلیسی یاد گرفته و آرشیدا جونم هم کمی یاد گرفته اجسامو بگیره وببره سمت دهنش . شیرین زبونی های آرتینا و خنده های آرشیدا خستگیو از تنمون بیرون میکنه.  ...
7 آذر 1392

کودکانم

سلام  به همه سلام به دو نفسم . آرشیدا ........................................... آرتینا.................... عاشقتونم ...
5 آبان 1392

عکس 3در4

عزیز دل مامانی ! این روزها از یک تا 20 میشماری. بیشتر از بیست تا شعر بلدی ، یک سوره از قران میخونی ، چند بیت از فردوسی و سعدی بلدی و تمام رنگها رو هم تشخیص میدی . خیلی به تلویزیون علاقه نداری و بیشتر موسیقی و شعرای کودکانه رو دوست داری . البته چند تا از ترانه های دهه 50 رو هم بلدی بخونی که آموزشش کار مامان بزرگاس. عاشق کتاب خوندن و قصه گفتن هستین ! هرچی میبینی میگی: " قصه شو بگو!" . نمازم میخونی ! یه فیلم که داری با بابابزرگ نماز میخونی ازت گرفتم که خیلی قشنگ و جالبه ! میدونی مامان تو دلش نی نی داره ومنو میبوسی و بغل میکنی و اسم نی نی رو میگی : آرشیدا یا هلیا! وصداش میکنی، انتظار داری که جوابتو بده ! رفتیم برای نی نی چند دست لباس خریدیم ...
29 خرداد 1392

گزارش سفرهای نوروزی

میگن هر کاری که زمان سال تحویل بکنید ، در طول سال هم اون کارو زیاد انجام میدین! ماهم بعد از بازگشت از شمال به طور کاملا" اتفاقی راهی مشهد شدیم به قول معروف امام رضا(ع) طلبیده بود. یه سفر هوایی ! خانم کوچولوی ما سوار هواپیما نشده بود و براش خیلی جذاب بود . خوشبختانه پرواز خوبی بود و شما هم بیشتر از نیمی از راه رو خواب بودین! . وقتی رسیدیم رفتیم هتل و یکم استراحت کردیم و بعدشم راهی حرم شدیم پابوس آقا . " یا امام رضا!دفعه قبل که اومدم بارگاهت ، دعا کردم خدا یه فرزند سالم و صالح بهمون بده . امروز اومدم تشکر با امید زندگیم! شکرت خدایا ! کودک دیگه ای در راه داریم ، سلامتشو ازت میخوام . خدایا  کمکم کن خوب بچه هامو تربیت کنم!آمین. " &nb...
22 ارديبهشت 1392

گزارش سفرهای نوروزی

روز اول که رسیدیم نور رفتیم آبشار آب پری و روزهای بعد هم رفتیم شهر بازی و سرسره ی بزرگ! و از همه بهتر اونجایی که مامانی خیلی دوست داره .... لب ساحل و شادی شما در جنگل ...
5 ارديبهشت 1392

عید 92

امسال تعطیلات عید تصمیم گرفتیم از 28 اسفند ماه بریم مسافرت شمال . سال تحویل هم نور بودیم . عزیز دل مامانی بیشتر مسیر و خواب بودی .بقیه راه رو هم با پرهام بازی کردین . اینم عکس از سال سفره هفت سین امسال خوش گذشت . این چند ساله چون شما کوچولو بودین سال تحویل ها رو همیشه خونه بودیم. چهارشنبه سوری هم امسال لب ساحل بودیم. یه روزم رفتیم نمک آبرود شما کلی با بابایی روی این تشک های لاستیکی بالا و پایین پریدین و کیف کردین .   ...
5 ارديبهشت 1392